در نوشتار محمدرضا شرفالدین به بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آمده است: «پیمان ابدی در یک سانحه دلخراش و در حین کار از میان ما رفت و در جوار رحمت الهی آرام گرفت. [بدلکار سینما جان باخت]
پیمان از کسانی بود که در مسیر توسعه صنعتی سینمای ایران گام برمیداشت و امیدوارم که با رفتن او در حرفهای که امروزه بخش قابل توجه صنعت میدانی سینما را تشکیل میدهد خالی از اینگونه نیروهای جوان، متخصص، خوشفکر و با انگیزه نماند.
مدتی پیش پیشنهاد تأسیس گرایش جلوههای ویژه را به یکی از دانشکدههای سینمایی ارایه دادم، زیرا معتقد هستم تجاربی که نسل من به لحاظ روحیه جستوجوگری و خودباوری که بعد از انقلاب اسلامی به دست آورد و آنچه که نسل بعد از من در عرصه بهرهبرداری از فناوری تصویر به دست آورده و نیز همه آنچه را که ملت ایران در همه عرصههای علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... به خصوص در حوزههای فنی و صنعتی کسب کرده است تا در یک سامانه کلاسیک نهادینه نشود مانا و پویا نخواهد بود.»
او یادآور شده است:«هنگامی که موافقت ریاست آن دانشکده را برای طراحی گرایش مذکور دریافت کردم شروع به تحقیق برای طراحی واحدهای درسی موردنیاز آن نمودم. یکی از مهمترین بخشهای جلوههای ویژه در سینما و تلویزیون بدلکاری و عملیاتهای مربوط به آن است که یک مدیر جلوههای ویژه و یا بهتر بگویم، یک کارشناس و متخصص جلوههای ویژه صرفنظر از اینکه خود مجری باشد یا نه باید به خوبی با قواعد و مبانی و حتی سامانههای علمی آن نه تنها کاملا آشنا باشد، بلکه به دلیل نیاز به عنصر خلاقیت جهت تنوعبخشی به این گونه عملیات باید کاملا مسلط بوده و از دانش پایه و دانش فنی و اجرایی آن به خوبی برخوردار باشد. در این هنگام بود که با امیدواری به پیمان ابدی اندیشیدم. اگر ما میخواستیم مثلا 10 سال پیش چنین رشتهای را در دانشکدههای سینمایی کشور ایجاد کنیم به لحاظ بعضی محدودیتها مشکلات زیادی داشتیم. اولا توسعه سامانه گرافیک رایانهای با قابلیتها و توانمندی و ظرفیت بالا هنوز در اختیار یکی دو استودیوی هالیوودی بود (گویی که امروز نیز فقط SONY PICTIUR آخرین حرف را در سامانه CGI ) لکن پیشرفتهای اخیر در دنیای تصویر دیجیتال و امکانات تکمیلی آن و فراگیری حرفهای آن به خصوص برنامههای نرمافزاری گوناگون و یا سختافزارهای ویژه و اختصاصی فضای توسعه میدانی تصویرسازی را بسیار گسترده و فراگیر نموده است و تقریبا از انحصار خارج کرده است و از سوی دیگر جوانان اندیشمند جویای نام و با انگیزهای که امروز با هوش وافر و ممتاز یک ایرانی وجود دارند توانستهاند همه آنچه را که صاحبان صنعت پیچیده، سنگین و تحسینبرانگیز تصویرسازی تولید نمودهاند را در حد اعلا مورد استفاده قرار داده و گاه بهرهوری بالاتر و فراتر از خود آنها داشته باشند.»
شرفالدین در ادامه اذعان داشت:«لکن هنوز بعضی عرصهها همگام و هماهنگ با دیگر عرصههای این صنعت جادویی پیشرفت نکرده است. این عدم هماهنگی در شتاب توسعه یکی از نقیصههای مدیریت توسعه در کشور ماست که ما را از غافله توسعه همچنان عقب نگه داشته است و انگار اراده جدی برای این هماهنگی نیست.
بالاخره پیمان ابدی به عنوان کسی که از یک عرصه حرفهای صنعتی و یا بهتر بگویم پیشرو و توسعه یافته با تجارب و دانشی که سینمای ایران بسیار به آن نیاز دارد آمده بود و میتوانست در نهادینهکردن عناصر موثر توسعه صنعتی سینما یعنی «تجربه و دانش» فردی سازنده و تأثیرگذار باشد. اما امروز همان عوامل عقبماندگی او را از ما گرفت، شاید در یک نگاه سطحی این سانحه را یک حادثه بپنداریم و شاید بگوییم که بله در بسیاری از فیلمهای کوچک و بزرگ جهان حتی پیشرفتهترین سینمای صنعتی جهان یعنی هالیوود هم اینگونه حوادث اجتنابناپذیر است. بله من هم قبول دارم همین مدتی پیش مشغول نقد فیلم بزرگ «صخره سرخ» ساخته «جانوو» بودم که در اطلاعات اینترنتی آن دریافتم که یکی از مجریان جلوههای ویژه و عضو تیم بدلکاری آن فیلم در هنگام آتشسوزی قایقها دچار سانحه شده و جان سپرده است. لکن موضوع این است ما مگر چندنفر پیمان ابدی داشتیم و یا آیا سینما و تلویزیون ما جز از توانمندیهای میدانی او چهقدر بهره برده است و آیا وقتی او در کنار ما بود کدام سازمان، نهاد و یا ارگان برای نهادینهکردن دانش او تلاش کرد و آموزش را به عنوان بخشی از فعالیتهای او و تربیت نیروی انسانی به عنوان محور توسعه پایدار ترتیب داد؟ تا کی و چهقدر باید از آنچه داریم غافل باشیم و چندبار باید از صفر شروع کنیم. چرا وقتی به عددی هرچند تکرقمی می رسیم آن را نهادینه نمیکنیم تا این رقم با از دست رفتن یک فرد عقبگرد نکند و هر روز مجبور نباشیم به دنبال کسی بگردیم که همان گذشتهمان را برایمان پدید آورد و برای این امر چهقدر باید هزینه کنیم. از اینها که بگذریم باید این حادثه دلخراش آسیبشناسی شود، اصول و کوتاهیهای احتمالی بررسی گردد و با تکیه بر دانش فنی و تربیت نیروی متخصص از تکرار اینگونه حوادث جلوگیری نماییم.»
شرفالدین در پایان این نوشتار از درگاه خداوند غفار برای پیمان طلب رحمت و مغفرت و برای خانواده داغدیدهاش صبر و اجر جمیل خواستار شده است